دوش میگفت که فردا بدهم کام دلت...
سببی ساز خدایا که پشیمان نشود !!!!
سلام...
ام م م م .... شده کسی به خاطر دیدن شما ... فقط به خاطر دیدن شما از اون سر دنیا پاشه بیاد اصفهان !؟ هوم؟
واااااااااااااااااااااااای چه عالمی داره................. >:D<
....
شوق لحظه رسیدن
شاخه نگاتو چیدن
بعد اینهمه جدایی
یه دل سیر تو رو دیدن....
یه دل سیر تو رو دیدن
یه دل سیر تو رو دیدن
یه دل سیر تو رو دیدن.....
.....
****************************************
اما واسه شما عزیزی که برات مهم نیست که من یه مهمون عزیز دارم و ذوقشو کردم و اومدی اینجا و به خاطر کلیک رنجه ات من بدهکارت هستم.... بذار یه حرف جدی هم بزنم... باشه؟
اول بگم دوستتون دارم ! چون آدمید ! نفس میکشید... نفستون نفس الرحمن است ... نفخ من روحی هستید... پس برام عزیزین... اینو داشته باشین تا حرف جدی رو بزنم... باشه؟
شاید که دوستان شما را فراموش کنند ...
و بستگان شما را نادیده بگیرند...
اما بدانید که شما کسی را دارید که
پیوسته به شما عشق میورزد
و او خداست
زندگی خود را بر پایه عشق خدا بنا کنید....
.....
خدایا مرا متبرک گردان
تا عشق ورزیدن و خندیدن را بیاموزم
مرا بیاموز
حتی به کسانی که درکم نکرده اند
یا به من بدی کرده اند
عشق بورزم
مرا بیاموز
تا در همه موقعیتها و شرایط زندگی
بخندم... عشق بورزم و بدانم
هرچه روی میدهد نیک است...
جی. پی. واسوانی
....
سلام!
خوب ... عرض کنم که برای دومین بار وبلاگ من حذف میشه!! چیکار کنیم دیگه آدم مهمی هستیم!! آدم حسود هم زیاده ...
:))
راستشو بخواهید اولش خیلی دلخور شدم اما بعد دیدم: خدا را چه دیدی... شاید عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد !!! آخه میدونید چیه... دفعه قبل که الهه ناز حذف شد من خیلی خیلی خیلی ناراحت شدم و خیلی دست و پا زدم که بفهمم کی بوده و چرا و چه خصومتی با من داشته ! توی این دست و پا زدنها با یه دوست خیلی خیلی خوب آشنا شدم که بعد اصلا وبلاگ شد حاشیه زندگی ام و اون دوستی شد اصل !!! باورتون میشه؟خیلی هم خوشحالم که الهه ناز حذف شد! چون اگه حذف نشده بود من الان این دوست نازنین رو نداشتم! و الان هم ... شاید باید منتظر یه دوست نازنین دیگه باشم :))))) - شدم آخر امید و خوش بینی ها !!!!-
اصلا هرکس بوده خودش بیاد بگه من به شدت ازش تشکر میکنم. چون آرشیو تقریبا همه نوشته هامو رو هم پیدا کردم دیشب! پس من با آغوش باز استقبال میکنم از این هکر محترم! قدمتون به چشم. خوب کاری کردید! اصلا سنگین شده بود صفحه بالا نمی اومد! خوب شد ریست شد :)) دستت درست! آقا هرکی هستی دمت گرم! خیلی باحالی! خیلی کار باحالی کردی! اگه بفهمم کی بودی به جان خودم - که از همه واسم عزیزتره !!!- نه تنها اعتراض نمیکنم که به عنوان یه دوست خوب ازت تشکر هم خواهم کرد... پس لطفا بیا بگو کی بودی و چرا؟ باشه؟... دوست ندارم ازت بپرسم تو کی هستی که نتونستی عاشقانه های اون وبلاگ را تحمل کنی؟ با من مشکل داری یا با مخاطبش؟!!!؟؟؟؟ هوم؟ :)) ... ولی تو بخواهی یا نخواهی... بتونی تحمل بکنی یا نکنی... تا وقتی که خدا بخواد الهه بانو عاشقانه خواهد نوشت و مخاطبش خواهد خواند ! ... به سلامت بادا......
اما حالا جدای از شوخی و این حرفها... خدا وکیلی کدوم آدم بی انصافی تونست اونهمه عارفانه و عاشقانه را حذف کنه؟... الهه بانو که جای مهربونی و امید بود...و اگر خدا بخواهد باز هم خواهد شد...
آره.... الهه بانو ... سعی میکنه باز هم باشه اما این بار کمی متفاوت تر...
به مناسب تولد دوباره اش هم همه تون رو به فال حافظ مهمان خواهد کرد... منتظر حضور الهه بانو در وبلاگهایتان باشید عزیزان ......
راستی ! منتظر یه خبر خیلی جالب هم باشید... سعی میکنم تا همین امروز ظهر... اگر بتونم!
خوب دیگه پرحرفی بسه ! میرم یکم سر و سامون بدم وبلاگمو...
قربون همه تون
این هم هدیه امروز من به همه شما خوبان :
از خدا خواستم عادت های زشت را ترکم بدهد .
خدا فرمود : خودت باید آنها را رها کنی.
I ask God to take away my bad habit .
God said , no
It is not for me to take away , but for you to give it up
از او خواستم روحم را رشد دهد .
فرمود : نه تو خودت باید رشد کنی .
من فقط شاخ و برگ اضافی ات را هرس می کنم تا بارور شوی .
I asked God to make my spirit grow.
God said, no.
You must grow on your own!
But I will prune you to make you fruitful
از او خواستم لااقل به من صبر عطا کند .
فرمود : صبر حاصل سختی و رنج است .
عطا کردنی نیست ، آموختنی است .
I ask God to grant me patience .
God seaid , no
Patirnce is a byproduct of tribulation .
It isn"t granted , it is learned .
گفتم : مراخوشبخت کن .
فرمود : " نعمت " از من خوشبخت شدن ازتو .
I asked God to give me happiness .
God seaid , no .
I give you blessings ;
Happiness is up to you
از او خواستم مرا گرفتار درد وعذاب نکند .
فرمود : رنج از دلبستگی های دنیایی جدا و به من نزدیک ترت می کند .
I askesd God to spare me pain .
God said , no .
Suffering draws you apart from worldly cares and brings you closer to me
از خدا خواستم کمکم کند همان قدر که او مرا دوست دارد ، من هم دیگران را دوست بدارم .
خدا فرمود : آها ، بالاخره اصل مطلب دستگیرت شد !
I asked God to help me love others , as much as He loves me .
God said : Ahah , finally you have the idea .
همه با هم بگویید :
خدایا مرا آن ده !
که مرا آن به ...