به نام مهر گستر هستي بخش
من در حالي كه همه ي بودنم
به يك نگريستن مطلق بدل شده
چشم در قلب مذاب خورشيد دوخته ام
و همچون شمع كه در گريستن خويش
قطره قطره مي ميرد،من در اين نگريستن خويش
ذوب مي شوم و محو مي شوم و پايان مي گيرم
دكتر شريعتي
اگر تنها ترين تنها شوم باز خدا است
او جانشين همه نداشتنهاست
نفرين وآفرين بي ثمر است
اگر تمامي خلق،انسانها گرگهاي هار شوند
و از آسمان ،هول و كينه بر سرم ببارد
تو مهربان جاودان آسيب نا پذير من هستي
اي پناهگاه ابدي
تو مي تواني جانشين همه بي پناهي ها شوي